گردنه

گردنه
Instagram

برای قفل کردن!

جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۳، ۰۲:۱۷ ب.ظ
شاید نه،حتمأ. مطمئنم هرشب این کار رامی کند. هر شب که من زیر نور کریستالیِ آبی رنگ شب خواب، لمیده ام می آید. کلید را می اندازد داخل قفل و تا حداکثر دورش می چرخاند و همانجا درون قفل رها می کند. دستگیره را دوسه باری بالاپایین می کند، یعنی مطمئن شده که قفل است. خیالش راتخت می کند و می رود روی تختش می خوابد. 
خودم چندباری وقتی حتی کلید داشتم، همین طور پشت در مانده ام. عصبی می شدم که چرا پدرم در را قفل می کند وقتی خانه ی ما در طبقه ی سوم یک آپارتمان است. وقتی آپارتمان ما درون شهرکی است که دو نگهبان دارد. وقتی در ورودی از بیرون دستگیره ندارد و همان بستنش یعنی قفل شدن. وقتی خواب همه ی ما سبک است و زود از خواب می پریم. این استدلال ها را پدر می شنود. اما باز هرشب می آید و زیر نور آبی کریستالی کلیدش برق می زند. به قفل لبخند می زند، کلیدش را درون قفل جا می گذارد، چیزی زمزمه می کند و آن وقت می رود می خوابد. با دیدنش هرشب توی رختخواب فکرم این می شود که نکند پدرم دچار  وسواس خاصی شده. یا زمانه آن قدر بی اعتماد شده که از همه چیز می ترسد، حتی از آن دو نگهبان وظیفه شناس. اما هیچ کدام فکر درستی نیست. پدرم نه عصبی می آید، نه سراسیمه و نه ترسو است، نه وسواسی.

و یک بار با دوستم که امسال رفت سر خانه زندگی اش قرار گذاشتیم برویم بیرون. دم در خانه اش توی ماشین منتظر نشستم تا چیزی را بردارد و بیاید. از خانمش خداحافظی کرد و آمد. در را بست. کلید را انداخت توی قفل و تا حداکثر دورش چرخاند. کلید را برداشت و آمد! در قفل شد و همسرش زندانی شد. لبخند رضایت آشنایی زد و آمد نشست پشت فرمان و رفتیم. چقدر این مردها عجیب اند. جوری که اگر هم جنس، دوست یا پسرشان هم باشی نمی توانی درکشان کنی. رفتیم و تمام مسیر به این فکر می کردم که او هم یا ترسو است یا وسواسی. فکری که خودم هم قبولش نداشتم.
پدرم از وقتی که من اولین لبخندهایش را یادم می آید در حال ساختن بود. باید این خانه را ساخت. باید زندگی را ساخت. پدرم پیکان مدل 76 دنده هیلمنی را هم با وسواس قفل می کند. حتی اگر شیشه ی جلو سمت شاگرد خوب بالا نرود با دست چفتش می کند. پدرم چیزهایی دارد برای قفل کردن که بعد از قفل کردنشان لبخند می زند. دوستم هم چیزهایی دارد. چیزی شبیه حق کپی رایت. متعلق به خود خودشان. چیـزهایی ساخـتنی و داشـتنی و قفـل کردنی. سـرگـرمی عجیـبی اسـت. شـاید وقتی روی موبایل یا لپ تاپم قفل می گذارم دنبال همین سرگرمی می گردم. چیزی برای خودم. چیزی برای قفل کردن. اما با آن وسواس عجیب مردانه خیلی فرق دارد هنوز.
اما فعلا برای خودم فقط همین دهان را دارم. دهانی برای قفل کردن!
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۰۴

نظرات  (۶)

سلام علی....
دستات رو قلف نکنی که ما از نوشته هات محروم بشیم...
مواظب باش دلت هم قفل(قلف)نشه...
یا علی
پاسخ:
سلام امیر جان...
ان شاالله...ان شاالله...
من هم کسی را میشناسم که وسواس مراقبت دارد...
چند سال سرایدار ساختمان بود توی تهران...
مراقب و حواس جمع...
پسرش دسته گلی شده برای خودش...
مراقب و مواظب است...
همیشه آنتن ماشین اش را باز می کند...
قفل فرمان و دزدگیر که بماند...
حتی ضبط ماشین را هم قایم میکند...
اما فرق زنش را با وسایلش می فهمد...

پاسخ:
سلام
بله همه ی اینا با آن وسواس مردانه فرق دارند.

سلام
من اگه جای شماباشم رابطموباهمچین شخصی ب کلی قطع میکردم.آخه این کارش چ معنی ای میده؟!
پاسخ:

 سلام

پس خدا را شکر شما جای من نیستید!

_________________________________________________________

معنی اش را من هم نمی فهمم. هنوز.

سلام.
خوب نوشته بودی علی. خوب.
پاسخ:
سلام.
نگو!
دل....دل رو باید قفل زد،کلیدش هم قورت داد!!!
پاسخ:
قورت داد که....
۱۰ مهر ۹۳ ، ۲۳:۲۰ سجاد نوروزی
سلام
خوب و جدی می‌نویسی. می‌خواهی داستان‌نویس یا چیزی شبیه به آن بشوی؟ به هر حال مطالب‌ات مرا سر حال و شور می‌آورد. تبریک.

وقت برای تجربه کردن ساحت‌های مختلف آفرینش هنری داری. از این فرصت خوب استفاده کن. 4-5 سال بعد، درست است که هنوز جوانی اما گرایش‌های ذهنی‌ات به bottle neck رسیده و تو مجبور خواهی شد یک یا دو علاقه‌ات را با جدیت ادامه بدهی. پس کشکول دانایی و تجربه را تا وقت داری پر کن.
پاسخ:
سلام.
حسابی باید روی این که فرمودی فکرکرد. حس میکنم زیادی به در و دیوار میخورم. شاید این نشانه ی همین تنگنایی که می گویی باشد. باید رویش حسابی فکرکنم حتما.
ممنون که سر زدی جناب نوروزی عزیز.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">